مطالب خواندنی و عاشقانه

مطالب خواندنی و عاشقانه

مطالب خواندنی و عاشقانه
مطالب خواندنی و عاشقانه

مطالب خواندنی و عاشقانه

مطالب خواندنی و عاشقانه

چشمه


چشمه که خشکید،
 چشمه از آن آتش که تو تشنه آن بودی بخار شد
و به هوا رفت،
و آتش، کویر را تافت
و در خود گداخت
و از زمین آتش روئید
و از آسمان بارید.


...


mth

دهقان


من ، دهقان فداکاری شده ام ، که تمام وجودش را به آتش کشیده روبرویت

و تو ، قطاری که چشم دیدن مرا ندارد . .

بسوز...


ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی ، رفتی؟

بسوز که این همه آتش سزای توست .